عقده های شخصی

بخوان به نام حیوان

عقده های شخصی

بخوان به نام حیوان

عقده های شخصی

مینویسم تا زنده باشم...
***
باور کن،منقرض شده ایم و کالبدهایمان نقشی از تلاشی دارد که به ثمر نرسید و ساقط شد.

به نام حیوان


یه آتئیست و پوچگرا هستم.پوچگرایی از دید من یعنی جهانی بدون لذت و بیهوده و لحظه شماری برای مردن.

پوچگرایی من برخلاف طرز فکر اکثر خداباورا از بود و نبود خدا نیست.

بیهوده انگاشتنم برای نبودن جهانی از صلح و آرامشه.

جهانی که سرمایه و قدرت تنها در اون حاکمه.

جهانی که برابری نیست.

بخاطر فقر و بیچارگیه.

بخاطر کشتارها و بی عدالتی هاشه.

درد من جهانیه

نظرات  (۶۵)

موافقم با تو
 این درد مشترک هرگز جداجدا
درمان نمی شود
پاسخ:
یا شاید هرگز درمانی وجود نداره.
۲۹ دی ۹۴ ، ۰۰:۲۹ الفــ میمــ
آیا شما به آخرت هم اعتقاد دارید و پوچ گرایید؟
پاسخ:
آخرت؟کی رفته برگشته؟
آخرت همین جاییه که من الان دارم میبینم.
۲۹ دی ۹۴ ، ۰۰:۳۱ الفــ میمــ
البته درباره ی خوتون،روی هم،بیشتر شبیه آیرنیه.
نه؟پوچ گرا به معنای واقعی کلمه نیستید گویا
پاسخ:
آیرنی؟
چرا،به معنای واقعی پوچگرا هستم.
شاید پوچ بودن بهتر از اعتقاد داشتن بی دلیله.
پاسخ:
من که فکر میکنم حتما هر چند خودبینانه باشه.
۰۱ تیر ۹۵ ، ۲۱:۴۷ عباسعلی بزی
سلام دوست گرامی ،
شعار نمی دهم اما خداوند مهربان هرکس را یک جور امتحان می کندیکی را با فقر یکی را با ثروت
تا حالا دیدی کسی یه زمانی فقیر بوده وبعد دارا شده و به عکس اینها همه کار خداست .
تازه یک معتقد بودن بهتر از پوچ گرایی است چرا وقتی که خودت میگی من پوچم بقیه هم تورا اونجوری می بینند چراکه جامعه ای است که انسان خود را درآن می بیند.
کافی است خدا را حس کنی بعد ببینی چجوری همه چی برات اسون میشه
نا امیدی از شیطان است که می خواهد همه را با خود همراه کند خدا توبه پذیر است دوستم ایمان بیار
پاسخ:
سلام دوست عزیز
آزمایش خداوندی انقدر جای شبهه و سوال بی پاسخ داره که هیچ جور برام قابل هضم و درک نیست.
زمانی میگفتم کار خداست دیگه،حتما حکمتی درش هست.اما حالا من دنبال دلیلم نه حکمت.
اعتقاد بی پشتوانه مثل ساختمون بدون پی میمونه.به یه پس لرزه بنده.
در دنیای امروز با چشم دیدن جای بحثه.حس که دیگه جای خود داره.اون هم حسی که در هر لحظه از هر طرف دارن حسی به آدم القا میکنن.
به شیطان اعتقادی ندارم اما اگه داشتم حتما شیطان پرست میشدم چون آدم تکلیفش با شیطان مشخصه،اینکه داره گولت میزنه.
۰۱ تیر ۹۵ ، ۲۳:۲۳ عباسعلی بزی
دوستم کافیه قران رو بخونی مثل سوره اسرا و کهف تا شبهه ای نداشته باشی
پاسخ:
دوست عزیز،من یه سوال دارم.اصلا قرآن چیه؟
۰۱ تیر ۹۵ ، ۲۳:۵۶ عباسعلی بزی
دوستم همان کتابی است که اگه میخایی بدونی خدات کیه اونو بخونی بعد تصمیم بگیری نکه یک بار هم نخوندیش هزار چیز میگی یه بار بخون تا بدونی چیه
پاسخ:
دوست عزیز من از کجا بدونم این کتاب درسته؟اون هم کتابی که از هر لفظی پرهیز نکرده و لقب "زنازاده" رو به مخالفینش میده.
۰۲ تیر ۹۵ ، ۰۰:۲۵ عباسعلی بزی
پس اینجوری نیست که هر بچه ای با باباش قهر کنه بگه من آئیست هستم و... بخون تحقیق کن وقت نداری از من بپرس تا برات روشن کنم
می دانم فاصله طبقاتی است اما تفاوت بین انسانیت نیست و این انسان ها هستند که حق دیگر را به باطل می خورند
پس الکی چیزی نگو برو عزیزجونم فدات شدم گلم تحقیق کن از من یپرس
پاسخ:
یک فرعی میگه ((شاید هم اصل) البته در کشورهای مذهبی بیشتر صدق میکنه):هر کسی که آتئیست میشه به احتمال صد درصد نگیم،به احتمال بالایی با علم و آگاهی و تحقیق بوده.
حالا شما میخوای برای من روشن کنی،چشم،این راه و این هم فانوس دست شما.خدا رو برای من ثابت کن.هرچند مایل به این بحث ها نیستم و همیشه شاهد بودم که این بحث ها به جایی ختم نمیشه.
۰۳ تیر ۹۵ ، ۱۳:۴۶ عباسعلی بزی
عزیز دلم اکراه و اجباری در قبول دین اسلام نیست پس هیچ اجباری نیست که مثال شما قبول نداشته باشی اما با دلیل دلیل من این است که هر معلولی علتی دارد که این علت بی نیاز است حال من به آن خدا میگویم شما هم هرچی خواستی اسمشو بزار
به هر حال این همه هستی به یکجایی ختم می شود و آن عالم ماورای طبیعت است تا حالا شما خواب که حتما شدی و در ان حالت خواب دیدی پس نمی توانی عالم ماورای طبیعت را انکار کنی پس بالاتر از طبیعت عالمی وجود دارد که چون انسان فعلا در عالم ماده است تنها فقط و فقط به قسمتی از عالم ماورای طبیعت را درک می کند چراکه از ذهن او بالاتر است . و عالم ماورای طبیعت هم بی حساب وکتاب هم نمی شود باید یک نفر تاکید می کنم یک نفر باشد که همه از او اطاعت کنند چرا که اگر دونفر باشند باهم اختلاف پیدا می کنندوحتی اگر دونفر باشند محدود خواهند بود پس باید یک نفر باشد نامحدود که همه تحت امر وسلطه او باشند.
پاسخ:
اکراه و اجباری در دین اسلام نیست اما حکم مرتد اعدام هستش.جالبه.
قرن هاست از برهان علیت به عنوان یکی از برهای قوی برای اثبات خدا استفاده میشه،آیا حالا فکر نمیکنید با پیشرفت علم این برهان منسوخ شده؟
من تنها یه مسئله از چند مسئله رو برای رد این برهان بیان میکنم.در دنیای ذره ها در هر لحظه و در آن واحد ذره ای بدون هیچ علتی به وجود میاد و از بین میره.توجه کنید گفتم "بدون علتی"،این چیزی نیست که من از خودم درآوره باشم،این رو علم میگه.
دوست عزیز،پیشنهاد میکنم به جای اینکه خودتون رو به هر در و دیواری بزنید برای اثبات خدا اطلاعاتتون رو آپدیت کنید.حیوانات هم خواب میبینند،آیا اون ها به عالم ماورا میرن؟دوست عزیز خواب دیدن از فعالیت های طبیعی مغز و دنیای مادی ای هست که فرد اون رو با چشماش میبینه و حس میکنه.
من با این لفظ "باید" شما مشکل دارم.دنیا همیشه اون چیزی نیست که ما دوست داریم "باید" اتفاق بیفته.چه دلیلی وجود داره که باید یک نفر باشه تا ازش اطاعت کنیم؟

فکر میکردم دلایل شما چیزی فراتر از این دلایل پیش پا افتاده باشه.
۰۳ تیر ۹۵ ، ۱۴:۰۶ عباسعلی بزی
دوست گلم جهان نابرابر نیست ما انسان ها ان را نابرابر کردیم با مال دیگری رو خورد ن - اختلاس - رشوه - پارتی بازی - سرقت - کلاهبرداری - کم فروشی و... پس تقصیر خدا نیست ما انسان ها هستیم که به هم بد میکنیم.
پاسخ:
یک چیزی که باید بگم اینه که به پیام های خصوصی شما پاسخی نمیدم چون فکر نمیکنم دنبال بحث متقابل باشید که اگه بودید خصوصی ارسال نمیکردید تا بتونم همینجوری پاسخ بدم.

دوست عزیز پس من یه سوال دارم:خدا چرا جهانی نیافرید که خالی از این نابرابری ها از ذات و نهاد طبیعت باشه؟نمیتونست؟نخواست؟براش تعریف شده نبود؟؟؟
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۴:۲۳ عباسعلی بزی
سلام
برای اینکه انسان رو به بهشت فرستاد اما اون حرف شیطان را قبول کرد و میوه ممنوعه را خورد.
پاسخ:
سلام دوست عزیز
شما اول باید خدای خودتو ثابت کنی که بعد بهشت و شیطان این قضایا ثابت شه.
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۴:۲۵ عباسعلی بزی
سلام
میشه از اون چیزایی که بدون علت به وجود میاد چند تا رو بگی
پاسخ:
باز هم سلام
در چند کامنت بالا ذکر کردم.در دنیای ذره ها در آن واحد ذره ای بدون علت بوجود میاد و از بین میره.
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۴:۳۱ عباسعلی بزی
درست است که حیوانات خواب میبینند ایا مثل انسان ها خواب میبینندوتازه من نگفتم که در حال خواب به عالم دیگه ای می رود تازه همه ی پیام هایی که میدم حتی عمومی هم هست اما شما جوابشونو نمیدونی و کم میاری تایید نمی کنی که نمایش داده بشه

و در پایان ویدئویی با عنوان آخرت را در وبم میذارم تا شما ببینیدش وبعد نظر دهید
پاسخ:
و من هم گفتم خواب دیدن ربطی به وجود ماورا نداره و فعالیت های طبیعی مغز هستش.
اینو شما گفتید: "همه ی پیام هایی که میدم حتی عمومی هم هست اما شما جوابشونو نمیدونی و کم میاری تایید نمی کنی که نمایش داده بشه"
شما با این گفته،غیر مستقیم منو دروغگو خطالب کردید؟

آیا در این عکس ===> http://bayanbox.ir/view/2309637266198369535/khosoosi.jpg  (البته من نفهمیدم اون مجازات و قانونی که برای زنا تشریح کردین چه ربطی به بحث داشت) که از قسمت نظرات پنل کاربریم گرفتم از عالم ماورا به صورت خودجوش برای من ارسال شد؟
دوست عزیز شما دنبال بحث نیستی (که اول خودتون هم دنبال بحث بودین)،و فکر کنم با این کارها میخواید خودتون رو درست جلوه دید.
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۴:۴۴ عباسعلی بزی
راستی ما باید به دنبال کسی باشیم که از او اطاعت کنیم چون نیازمندیم من هر موجود بی نیازی را ببینم که اون بتواند همه ی نیازمندی های من را براورده کند واو نیازمند چیزی دیگر نباشد خدای من است
پاسخ:
نیازمند بودن دلیل بر این نمیشه تابع فرمان کسی باشیم.اگه خدای شما نیاز شما رو برآورده میکنه یک پیشنهادی برای شما دارم.از خدای خودتون بخواید تمام بیماران سرطانی و ایدزی در عالم رو درمان کنه.البته این نیاز خیلی گسترده تر از یه نیاز شخصیه خودتونه و ارج و مرتبه ی خیلی بیشتری داره.
۱۱ تیر ۹۵ ، ۱۵:۰۷ عباسعلی بزی
سلام میشه جواب یک سوال منو بدین هرروز که میگزره یک روز به عمر ما اضافه میشه یا یک روز کم میشه
پاسخ:
سلام دوست عزیز،چه عجب بعد مدتی!!
تا حالا به این موضوع فکر نکردم تا بتونم به این سوالتون پاسخ بدم.
۱۱ تیر ۹۵ ، ۱۵:۰۹ عباسعلی بزی
ببخشید ولی هنوز نگفتید چه چیزی خود به خود به وجود میاد باید قانعم کنید هنوز هیچی نیست که خودبه خود وجود بیاد حتی ذرات
پاسخ:
دوست عزیز شما تا حالا دو خط از کوانتوم چیزی خوندید؟اگه نخوندید لطفا یه پیش درآمد خیلی ریز ازش بخونید تا موارد خود بخودی کمی براتون قابل درک باشه.
حالا نیاز نیست این ذره یه ماشین شاسی بلند باشه که خود به خود به وجود بیاد.همین که یک ذره کوچیک خود به خود در دنیای کوانتوم به وجود میاد خیلی ساده تر بگم در این دنیای مادی به وجود میاد خودش ناقض اصل علیت هستش.

این هم نمونه دیگه:
میچیو کاکو در کتابش ابرفضا مستقیماً به برهان علیت اشاره می کند و می گوید که این برهان توسط قانون پایستگی انرژی و قوانین حاکم بر فیزیک مولکولی رد می شود.او دراین باره مثالی می زند:مولکول های گازی می توانند درون ظرفی که در آن قرار می گیرند،آزادانه حرکت کنند بدون نیاز به کسی یا چیزی که آن ها را به حرکت درآورد.(ویکی پدیا)

این موارد،علیت رو زیر سوال و نقض میکنه.فکر نمیکنم فرمول انتگرال تابع های هیپربولیک رو توضیح داده باشم که غیر قابل فهم باشه.

قرار بود شما برای من روشن کنید،به گمونم داره بر عکس میشه.و اینکه شما الان دارید سعی میکنید از یه نکته علمی که فکر میکنید غیر قابل اثبات هستش نقطه ضعف بگیرید (گرچه بی فایدست) آیا به گفته های دیگه من ایراداتی وارد نبود؟یا بزرگواری کردید تا آبرو داری کنید؟

۱۵ تیر ۹۵ ، ۰۴:۳۷ عباسعلی بزی
سلام دوست گرامی از کجا به کتاب هایی که گفتید اعتماد کنم همانطور که شما کتابی که من گفتم (قران) رو قبول نکردی من هم کتاب های شما را قبول نمی کنم و همشون در حد یک فرضیله یک دانشمند است. که ما بارها دیده ایم که دانشمندی بعد سالها نظریه دانشمند دیگری را نقض کرده است مثل نظریه خلق الساعه که ون هلمونت بیان کرد وبعدفرانچسکو ردی آن را رد کرد(ویکی پدیا) و همچنین درس علوم دوران راهنمایی این رو خوندیم. پس به نظریه یک دانشمند نمی توان اعتماد کرد چرا که می تواند با اشتباه همراه باشد.
واین که فرمودید برعکس شده و شما دارید چیزی رو ثابت می کنید برای این است که هر چه من گفتم شما بدون دلیل فقط انکار کردین
پاسخ:
سلام
پایبند بودن به علمی که چندین دانشمند روش کار میکنن،عمرشون رو میذارن،ساعت ها و روزها آزمایش و تحقیق میکنن هرچند اگه بخواد بعدها رد بشه (علم خودش رو مطلق نمیدونه) بهتر از کتابی هستش که معتقدان بهش اون رو از جایی میدونن که هیچ دلیل منطقی برای اثبات فرستادش ندارن.کتابی که خودش رو برای تمام نسل ها هدایت کننده میدونه (این کتاب شما خودش رو مطلق میدونه) اما هر روز خودش رو با علم روز تطبیق میده و زمانی که اون علم رد بشه نظر اون کتاب هم عوض میشه و ملتی رو به گمراهی و ظلالت میفرسته.(کتاب شما هیچ چیزی از خودش نداره)
شما به کتاب های علمی اعتماد ندارید به دو دلیل:1_نمیخواید در این بحث قبول کنید دلایل شما پیش پا افتاده و در مقابل علم روز الان،پشیزی ارزش نداره. 2_این کتب علمی خلاف باورهای چندین ساله شماست که از کودکی به خوردتون دادن.
شما هر چی گفتین انکار کردم،بله و باز هم انکار میکنم وقتی دلیل منطقی و قانع کننده نداشته باشید بارها انکار میکنم.تا وقتی دلایلتون با علم روز همراه نباشه در تمام اعصار دلیلتون صد در صد انکار میشه.
و در ضمن بدون دلیل نبود.برای تمام گفته هاتون با علم دلیل آورد.اما انگار از عالم ماورا بر چشم و گوش های شما مهر ندیدن و نشنیدن زدن.(پیشنهاد میکنم دوباره کامنت های بالا رو بخونید)
۱۵ تیر ۹۵ ، ۰۴:۳۹ عباسعلی بزی
سلام ودر مورد اون سوالی که در مورد عمر پرسیدم خواستم بگم که سوالاتی بالاتر از ذهن بشر وجود دارد که در عالم ماده نمی توان به آن پاسخ گفت پس عالمی به نام عالم ماورای طبیعت وجود دارد
پاسخ:
سلام
واقعا راست میگین،یعنی دیروز من نبودم بند تنبونم رو کی از تبونم در آورده؟اوه بارالها من پاسخی ندارم و ذهنم از کشف حقیقت عاجزه.اوه شِت،ماورا کشف شد.
دوست عزیز در دوران باستان هم ذهن بشر نمیرسید و برای هر وقایع طبیعی خدایی داشت.آیا بعد ها علم به این وقایع پاسخ داد یا ماورا طبیعت شما؟
دوست عزیز،برادر،این جواب های بچه گانه شما نه در محافل فلسفی،نه منطقی و نه علمی هیچ جایی نداره.قصد توهین ندارم،برادرانه و دوستانه بهتون عرض میکنم.شما آگاهی و علمتون تا حد همون درس های دانشگاه مونده و پیشرفت نکرده.لطفا این حرفا رو محافل علمی و فلسفی نزنید.چون ممکنه فکرای دیگه ای درموردتون شه.
۱۵ تیر ۹۵ ، ۰۴:۴۷ عباسعلی بزی
سلام راستی به موردی که از خواب گفتم جواب قانع کننده ای ندادید مثال من خواب جایی را میبینم که تا حالا نرفتم چطور عقل من چنین فعالیتی را انجام می دهد. پس عالمی ماورای دنیا وجود دارد
درست است ما خداجون رو نمی بینیم ولی ملیاردها نشانه برای وجودش هست که فقط نمی توانی انکار کنی باید دلیل بیاوری مثال همین که درختان در زمستان لخت می شوند و در بهار دوباره زنده می شوندو شکوفه می دهند خود نشانه ای از اخرت است که انسان وقتی بمیرد دوباره زنده می شود.
و همچنین در مورد جوابم در مورد افرادی که به اغما رفتند و برگشتند دلیلی بر انکار نیاوردید
پاسخ:
سلام
همونطور که در کامنت قبل عرض کردم سطح آگاهیتون در مورد مسائل علمی و منطقی بسیار پایینه.درمورد خواب دیدن هم در چند کامنت بالا عرض کردم.به گمونم شما اصلا ندیدی یا نخواستید ببینید.شما رو ارجاع میدم به چند کامنت بالاتر.

شما برای بحث با یک بیخدا قبل از هر چیز باید برید از بیخدایی و این منش فکری تحقیق کنید و بخونید.از دلایلشون،منطقشون چیه.شما هیچ چیزی از بیخدایی نمیدونید.
بیخدایی (آتئیست) در یک کلمه یعنی: "علم"
بیخدایی بر پایه های علمی استواره و در استدلالاتی که شما میارید نمیگنجه و قبول نداره.
کسی که برای بحث کردن در موضوعی اصرار داره باید یه پس زمینه از منش فکری و استدلالات طرفش داشته باشه.
باز هم پیشنهاد میکنم برید از این منش فکری آتئیست چیزایی بخونید بعد من برای بحث در خدمتتونم.

موفق باشید
بعد از یک مدت طولانی کسی رو پیدا کردم که افکارش شبیه منه...
پاسخ:
خودمم فکر نمیکردم تو بیان کسای دیگه ای هم باشن با این این افکار یا لااقل شبیهش.چون تو همین بیان کم هم نیستیم.
۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۳:۳۴ عرفـــــ ـــان
چه جالب ! منم ...
پاسخ:
میگم که کم نیستیم :)
چه درد مشترکی داریم :)
پاسخ:
کم کم دارم هم دردا رو میشناسم :)
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۴ روح سرگردان
http://dl.smusic.ir/full-album/mohsen-chavoshi/amirbigazand/Mohsen%20Chavoshi%20-%20Amir-e-Bi%20Gazand%20%5B320%5D/01%20Amire%20Bi%20Gazand%20%28Harmless%20Ruler%29%20%5B320%5D.mp3

گوش کن! ضرر نمیکنی عزیزم...
پاسخ:
اول آهنگ که اذان بود یه لحظه فکر کردم آهنگ سلام شاهین هستش. :)
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۵ روح سرگردان
عزیزم
دنیا تداعی جهنمه خود خدا گفته....

عدالت مال آخرته

آدم اگه باور کنه وجود مادی و جسم او زندان روحشه و چند رووزی بیش در این مسلخ نیست و به اصل خودش برمیگرده پاسخ تمام سوالاتش و سردر گمی هاشو می یابه.

همه چیز بازیچه است...
من هم مدتی با افکار پوچ گرایانه درگیر بودم....
اما با شناختن مولانا(توسط یه خواننده) افکارم ثابت شد...

بیرون بزن از این زندان

نمیشه تلاش این همه عارف و سالک و پیغمبر و ... بیهوده دونست!

متن از ملاصدرا(فیلسوف) حتما بخون عزیزم=
http://hafezasrar.blogfa.com/post/180

اسرار ازل را نه توو دانی و نه من!

خدا انسان رو خلیفه ی خودش قرار دداد اگر جامعه رو به زوال می رود مشکل از مااست...
پاسخ:
دوست عزیز
1_ قبل از اینکه بگید خود خدا گفته باید بگید کدوم خدا و ثابتش کنید.
2_ نمیشه تلاش بت پرستا و توتم پرستا با اون همه قدمت (از بدو زیستن بشر) رو بیهوده دونست (اگه بگید بیهوده بوده منم با دلیل میتونم بگم تلاش عرفا و پیامبران هم بیهوده بوده) [این گفته تنها ردی بر مدعای شماست،شخصا اعتقادی به بت پرستی و توتم پرستی و امثالهم ندارم]
3_ باز هم باید خدا رو ثابت کنید.
۰۹ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۸ روح سرگردان
یه نکته (خواهشن تند نرو)

قرآن قطعن کتاب خداست!

چون محمد بی سواذ بود

این کتاب فقط برای ثبات شخصیت و انسجام روح ماست...

معتدل است او.....

به همه چیز فکر کن...عزیز
پاسخ:
خدای خودتون رو ثابت کنید!

من میگم این بچه هایی هستن که در سنین کودکی شعر میگن اونا هم شعراشون از طرف خداست و بهشون وحی میشه
چون مگه میشه یه کودک نه مدرسه بره نه قافیه و عروض بدونه چیه شعر بگه؟
(خب اینجا اگه بگین کودک توسط افراد دیگه تعلیم دیده منم میگم خب محمد هم یه بازرگان بوده و برای تجارت از کشوری به کشور دیگه میرفته و میتونست با افراد و فرهنگ و علم زمانه آشنا بشه.صرفا بیسوادی دلیل بر چیزی نمیشه.)


۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۹ روح سرگردان
یه قسمتی از یه آیه تو قرآن هست که نوشته: کُلِ فی فَلَکَ که معنیش میشه همه چیز در گردش است جالبیش اینجاست که اگر همینو بر عکس بخونی بازم میشه: کُلِ فی فَلَکَ خود آیه هم در گردشه ...

آیا محمد بی سواد از خودش چنین آیه ای گفته؟ به قول تو بهه شهر ها سفر کرده< اما به کهکشان ها که سسفر نکرده؟ اما در بسیاری از آیات قران به روشنی از حقایق موجود که دانشمندان امروز کشف کردند صحبت شده
مثل// زوج بودن همه چیز....حرکت کرددن کوه ها چون ابر ها.... به هم پیوستن دریای بالتیک و دریای شمال که قران 1400 سال پیش به ان اشاره کرده و امروزه دانشمندان موفق به کشف ان شدند( http://as8.asset.aparat.com/aparat-video/a_b5c2d1e8hh81e8d5c2pc6h93e8c68c40g89c25633933__243f1.mp4 )

حتی در موورد سیاهچاله ها( http://as2.asset.aparat.com/aparat-video/a_b59d57f8hkfjk7g99o9kj1g6969i11hjk9f1g0358910__593e1.mp4 )
استوار بودن ستاره هها در ستون های منظم.... همه چیزدر مداری در گردش اند..
ببین همه چیز از الکترون گرفته تا سیاره ها ! یک بازرگان بی سواد نمیتونستههمچین چیزهایی بگه... اگر این حرف ها از خود محمد باشه پس باید او جهان رو خلق کرده باشه...!

۱٫ آلبرت اینشتین ( متفکر و فیزیکدان بزرگ )

قرآن، کتاب جبر یا هندسه یا حساب نیست بلکه مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه راست ، راهی که بزرگترین فلاسفه از تعریف آن عاجزند ، هدایت می کند

۲٫ پروفسور هانری کربن ( فیلسوف معاصر فرانسوی )

اگر اندیشه ی محمد ( ص) خرافی بود و اگر وحی او وحی الهی نبود ، هرگز جراٌت نمی کرد بشر را به علم دعوت کند هیچ یک از افراد بشر و هیچ شیوه ی تفکری به اندازه ی محمد ( ص ) و قرآن ، انسان را به دانش دعوت نکرده اند ؛ تا آنجا که در قرآن ، نهصد و پنجاه بار از علم ، فکر و عقل سخن به میان آمده است
پاسخ:
دوست عزیز میخواین منم از پدربزرگم که سواد نداره چندتا سخن بگم که باورتون شه تا بر ایشون هم وحی میشه؟
شما دوباره کامنت کودکان شاعر رو بخون.

در مورد کهکشان گفتید.وقتی 400 _ 500 سال قبل میلاد اتم مطرح میشه شما واقعا چیز ساده و باورهای زمانه مربوط به فضا رو مطرح کردن کار بزرگی میدونید؟خب اگه اینطوره ارشمیدس و بقراط و طالس هم پیامبر بودن.
شما مسائلی رو دارین مطرح میکنید (زوجیت و حرکت کوه ها و دریای بالستیک و ستاره ها و گردش مدار) که بارها بهش پاسخ داده شده.این نشان از یکطرفه به قاضی رفتن و یا عدم دانش کافی شما در شناخت مخالفین هستش.من اگه جای شما بودم و میدونستم چیزی که مطرح میکنم حتی یه ردیه کوچیک منطقی داره عمرا اگه اون مسئله رو مطرح میکردم.
برای تمام گفته هاتون پاسخ هست و اگه من بخوام برای تک تکشون پاسخ بدم در یکی دو کامنت جا نمیشه.اگه جای دیگه بفرمایین میام و پاسخ ها رو میدم.

دوست عزیز اون بیسوادی که مد نظر شماست پس چطور میتونه بازرگانی و تجارت کنه و یه کاروان بزرگی رو رهبری؟کار تجارت خاله بازی که نیست.

از اینشتین و هانری کوربن نقل قول کردین.در مورد اینکه نقل قول اولتون از انیشتین باشه جای شبهه داره.چون اگه اینطور بود خب چرا اینشتین مسلمان نشد اگه این چیز عظیم رو کشف کرده بود؟در صورتی که یه بی دین مُرد.
و سخن یه گوینده صرفا دلیل بر تأیید چیزی نیست.

ریچارد داوکینز:اسلام یکی از بزرگترین نیروهای اهریمنی جهان است.
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۳۱ روح سرگردان
بت پرست ها هم در جست و جوی پرستش خالق و خداووند خودشون بودند اشتباهشون اینجا بود که برای خداجسم قایل می شدند... بهتر بگم مثل خود تو فقط چیزی رو که میدیدن قبول داشتن.... فقط خدا را در قالب اون کالبد یا ستاره یا خورشید می پرستیدن......


قبول داری قرآن قطعا یه صاحبی داره عزیز؟

کسی که عربی میدونه... ممیفهمه چه قدرتی داره کلمات قران... اگر کسی در الهی بودنش شک داره... یه ایه مثل قرآن بیاره...
پاسخ:
و اما شما برای خدا جسم قائل نیستید و اون رو بینا،شنوا و... میدونید که شنیدن و دیدن و... که این صفات تنها از یک جسم مادی برمیاد که گوش داشته باشه،چشم داشته باشه.
شما حتی از تعریف خدای خودتون عاجزید.اگه بگید موجوده خب وجود داشتن در یک عالم مادی تعریف میشه پس خدا ماده میشه.اگه بگید "چیز" باز هم همینطور.اگه "شی" و باز هم همنطور. :|
و حتی شما با خدای خودتون معامله میکنید :| :|

پس شما کتاب "فرقان الحق" رو ندید.پیشنهاد میکنم ببینید تا تحدی قرآن رو ببینید.
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۴۷ روح سرگردان
جالب اینجاست که خود صاحب این کتاب بارها و بارها .... از انکار کنندگان صحبت کرده...

ترجمه ی سوره عنکبوت... یه نگاه بنداز

http://lightbook.blogfa.com/post-30.aspx

بازم میگم من از اون افراطی ها نیستم..... من هم مثل تو مددتی با تفکرات پوچ گرایانه درگیر بودم.... اما قرآن ناجی بشره.... کتاب علم کتاب معرفت

مشکل اصلی جامعه ی امروز و علی الخصوص کشور ما..... دوری از قرآنـــــه!
پاسخ:
خب از انکار کنندگان صحبت کرده باشه.ربطش چیه؟
کتاب علم؟کتاب معرفت؟ -_-
شما یه سر به نقد قرآن در ویکی پدیا بزن.

دوری از قرآن؟
داعش منبعش قرآنه
ایران منابع قضایی و مملکت داریش قرآنه
تروریست ها اسلامی پیرو قرآنن
بعد شما میگی دوری از قرآن؟
شما خودتون به خودتون مطمئنین که به قرآن نزدیکید و اون چیزایی که میگید واقعا مد نظر قرآنه؟
بعد رنسانس در اروپا،اروپایی ها چقد پیشرفت کردن و چه مدت از زمان رنسانس میگذره؟(مسلما به قرآن نزدیک نیستن)
پس از ظهور اسلام تا حال،کشورهای اسلامی چقدر پیشرفت کردن و چه مدت از زمان ظهور اسلام میگذره؟
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۴۸ روح سرگردان
راستی هممون شاه مقصودم ....))))))))

اشتباهی شده بوووود... معذرت عزیز.....خخخخ
پاسخ:
خواهش میکنم
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۵۶ روح سرگردان
در مورد دو مشرق و دو مغرب هم در قران صحبت شده که کرویت نام دارد....

یه کتاب رو باید کام خوند
پاسخ:
این هم جز همون موارده که در یکی دو کامنت جا نمیشه پاسخش.
اگه خواستید لینک بدم.
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۱۳ روح سرگردان
روز ها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم
جان که از عالم عِلْوی است یقین می دانم
رخت خود باز برآرم که همانجا فکنم
مرغ باغ ملکوتم ، نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
خنک آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به امید سرکویش ، پر و بالی بزنم
کیست در گوش که او می شنود آوازم
یا کدام است ، سخن می نهد اندر دهنم
کیست در دیده که از دیده برون می نگرد
یا چه جان است که نگویی منش پیرهنم
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یکدم آرام نگیرم نفسی دم نزنم
می وصلم بچشان تا در زندان ابد
ز سر عربده مستانه به هم در شکنم
من به خود نآمدم این جا که به خود باز روم
آن که آورد مرا باز برد تا وطنم
تو مپندار که من شعر به خود می گویم
تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم
شمس تبریزی اگر روی به من بنمایی
وای این قالب مردار به هم در شکنم

<<مولوی>>
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۹ روح سرگردان
دانشمندان پس از سالها آزمایش و تحقیق به این نتیجه ها رسیدن....
نه با چهل روز در غاری سپرری کردن... عذر میخوام خندم گرفت.... یه چوپان!!!

دنیا باازیچه است... اگر کسی در دنیا سربلند و ثروتمنده... دلیل برتریش نیست... قرآن به کنار.... در کتاب انجیل اصلی از اومدن محمد سخن گفته شده بودمدارکش هست

اگر هر شکلی برای خدا تصور کنیم اونو در حد تصور خودمون پایین آوردیم...


در مورد ارشمیدس و... باید بگم اونا با محاسبات و تحقیق و آزمایش به این نتایج رسیدن... و خواست خدا بوده که انسان هایی از این شگفتی ها مطلع شن...

من در مورد دین با تو صحبتی نداشتم ... هر کس تو دین خودش خوب باشه! ام حقیقت بین باشه


من نمیخام سرکوبت کنم...
پاسخ:
سعی کردم وارد بحث نشم چون حوصله بحث های طولانی رو ندارم.اما مثل اینکه باید دیگه واردش شد.
تعجب میکنم نسنجیده مطلبی میگید.
قبل از اینکه بخندید کمی فکر کنید.

محمد چه موقع چهل روز در غار سپری کرد؟
بعد از اینکه با خدیجه ازدواج کرد.

محمد چه موقع به سفرهای تجاری برای کاروان خدیجه میرفت؟
قبل این چهل روز

محمد قبل اینکه دعوی پیامبری کنه تونسته با افسانه ها و قوم ها و عقایدشون آشنا بشه.پس همچین چوپان هم نبود و با اطلاعاتی که در سفرهای تجاری کسب کرده به غار رفت.دلیل بر این گفته لطفا افسانه های سومر و بابل رو بخونید تا از شباهت قرآن و این افسانه ها باخبر بشید.
قبل از اینکه بخندید لطفا کمی سنجیده سخن بگید.گویا کلا از ابتدایی ترین چیزها از پیامبرتون بی اطلاعید.

با گفتن حلوا حلوا دهن شیرین نمیشه.شما لطف بفرمایید اول خدای خودتون رو ثابت کنید و بعد بفرمایید خواست خدا بوده.

دوست عزیز میشه بفرمایید کدوم انجیل واقعی؟ لطفا این رو حتما بفرمایید.

و از اونجایی که کاملا در عین مشکلاتی که دارم هنوز مغرورم باید بگم شما نمیتونید و نخواهید توانست با این علم قرآنیتون من رو سرکوب کنید. :)
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۲ روح سرگردان
در مورد جسم قایل شدن ببخشید خندم گرفت..... مگه میشه خالق جهان باشی اما نابینا و ناشنوا باشی ؟؟؟ عزیز لازم نبود اینو بگی.... خراب کردی
پاسخ:
شما فکر نکنم اصلا کامنت های منو درست و حسابی بخونید.
میشه بفرمایید من منظورم چی بود؟
فکر میکنم با این گفته دست پیش رو گرفتید که پس نیفتید.
من گفتم:
"و اما شما برای خدا جسم قائل نیستید و اون رو بینا،شنوا و... میدونید که شنیدن و دیدن و... که این صفات تنها از یک جسم مادی برمیاد که گوش داشته باشه،چشم داشته باشه.
شما حتی از تعریف خدای خودتون عاجزید.اگه بگید موجوده خب وجود داشتن در یک عالم مادی تعریف میشه پس خدا ماده میشه.اگه بگید "چیز" باز هم همینطور.اگه "شی" و باز هم همنطور."
اگه منظورم رو نگرفتید واضح تر میگم:
برای دیدن و شنیدن نیاز به چشم و گوش هست.چشم و گوش هم مادی.و برای این کارها جسم باید در یه محیط مادی قرار بگیره تا ارتعاشات صوت به گوش برسه تا بشنوه و بازتاب نور به چشم برسه تا ببینه.آیا خدای شما جسمی مادیه که میبینه و میشنوه؟اگه نه که پس چجوری میبینه و میشنوه و اگه مادی هستش شما برای خدای خودتون جسم قائل شدید.
و لطف کنید خدای خودتون رو هم تعریف کنید ما خلاصه ببینیم خدای شما چیه؟

شما با این نوشتتون خدای خودتون رو در حد ماده قرار دادید.
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۵ روح سرگردان
مگه قراره هرکی و هرچی که حرف میزنه یه گوش گنده داشته باشه؟؟؟؟

ویروس ها هم حرف میزنن....
پاسخ:
شما اینجا از مغلطه قیاس مع الفارق استفاده کردید.

آیا خدای شما مثل ویروس در محیط مادی قرار داره و یا ویروس ها ماورایی هستن؟
آیا خدای شما هم مثل ویروس ها به طور شیمیایی حرف میزنه و میشنوه؟
لطفا چند وجه مشترک میان خدای خودتون و این ویروس ها ذکر کنید. :)
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۴۵ روح سرگردان
من و تو هر دو داعش و مملکت دداری این کشور( به صلاح اسلامی) رو قبول نداریم...

اما داعش اگه منبعش قرآن بود به یتیم نوازی و عدالت و لا اکراه فی الدین عمل میکرد!
اما از یه آیه بدعت گزاری کرده و به خاطر منافع خودشون مثل کعب الاحبار میخوان اسلام رو از اعتدال خارج کنن و تیشه به ریشه تشیع بزنن..

هرچند من بحثم با تو درمورد دین نبود ...خودت این احمقا رو مثال زدی که بازم تعجب کردم.... در مورد بعضی مسایل خودت یک طرفه قاضی میری..!

اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست در مسلمانی ماست...
پاسخ:
دوست عزیز شما هم مثل شریعتی و سروش و کدیور و بازرگان و امثالهم یه اسلام خودساخته دارین.
داعش بالا سر مقتول هاش آیه قرآن میخونه.این آیه قرآن از کجا اومد؟نکنه این قرآن تازه نازل شده؟فکر نمیکنین بزرگترین مشکل همین کتابه که به راحتی میشه ازش برای کشتار استفاده کرد؟
چندین فرقه در اسلام وجود داره.همه فرقه ها هم منبعشون قرآنه.و برای گفته هاشون از قرآن دلیل میارن.و همشون هم تفاسیر متفاوت از قرآن دارن.در چند کامنت بالا به دوست دیگه هم عرض کردن.کتابی که چندین معنی و تفسیر ازش بزنه بیرون نتیجش میشه ایران،داعش،طالبان و...
این از نقایص بزرگ قرآن هستش و یکی از بزرگترین کتابی که تونسته این همه ملت رو به گمراهی بکشونه که شما هم الان وایمیستی یه تفسیر واسه خودتون میارین که فلان و بسار.
وقتی شما از قرآن حرف میزنید خود به خود وارد حیطه دین شدید.

اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از من بیدینه.

آره دیگه.سربریدن 600 نفر در یه روز در صدر اسلام هم عیب نیست که یه حادثه کوچیک بود تموم شد رفت.
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۵۹ روح سرگردان
دوری از قران یعنی عمل نکردن بهش....


راستی 124000 پیغمبر چرا اومدن( هرچند اینو هم انکار میکنی -ــ-)؟؟؟؟

اگر بخایم به همه چیز شک کنیم مشکل پیش میاد... مثلن آدم بچه ی پدرش هست یا نه؟؟؟
پاسخ:
اروپا به قرآن عمل میکنه؟

از این 124000 پیامبر 200 تا رو نام ببرید.(چیزی نگید که از اثباتش عاجز باشید)
پیشنهاد میکنم از 6000 سالی که  حضرت آدم پا به زمین گذاشت تا زمان پیامبری محمد یه جمع و تفریق ساده بکنین.میشه هر 17 روز یک پیامبر.
خدای شما کار دیگه ای غیر فرستادن پیامبر نداشته؟

این مثالتون هم ربطی به بحث نداره.
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۱۶ روح سرگردان
راستی یادم رفت....

محمد فقط چن بار برای بازرگانی به جاهای مختلف رفت...

بیشتر با علی بن ابی طاالب کشاورزد و باغباانی میکرد....

جادو گر و این چیز ها هم قطعن اعتقاد نداری..

مقصد کجاست؟؟؟؟ رفتن و رفتن...

بای
پاسخ:
چند بار رفت؟(شما این چند بارش رو از کجا آوردید؟:) )
در همون چند بار نمیشد از چیزها باخبر شد واقعا؟ :|

هر وقت شما تونستی ثابت کنی من اعتقاد پیدا میکنم. :)
مقصدی نیست دوست عزیز
از زندگی لذت ببر

موفق باشید.
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۴۵ روح سرگردان
من از حرفهایی که در مورد قران میزنم مطمینم... چون از تفاسیر و بیانات علی ع استفاده میکنم.. مرد تنهای از عالم و آدم خسته...

به جملاتم صمیمانه نگاه کن...
پاسخ:
تفسیر خودش یه نقص واسه قرآنه دوست عزیز
مرد تنهای ناموفق ... البته.
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۱۲ روح سرگردان
1.من خدا رو در حد توانم با مثال زدن قرآن براتون اثبات کردم....
2.خدا در نقاط مختلف پیامبر می فرستاده... چطور تعداد پیامبران تاریخ رو انکار میکنید اما سند از وقایع تاریخی ناقص میگید...؟؟؟
3. شما معتقدین پیامبر دانشمند بوده.. و به زور میخواین کتاب قران رو به اسم ایشون کنین.. در صورتی که خود فرد اذعان داره مال خودش نیست و از خداست... وگرنه با این نظریه هایی که تو قرآن هست و علمی است( در بالا مثال زدم)... اونو به اسم خودش منتشر میکرد... چطور به قول شما عالم بود اما خوندن و نوشتن بلد نبود و از علی میخاست آیاتو براش بنویسه؟ حق گرایانه بنگر!!!
4.قصد پیامبر از جنگ با کفار ایجاد برابری و دفاع از حق مظلومین بوده که به خاطر افکار ضد جاهلیتی که در جامعه ایجاد کرده بود کفار احساس خطر کردند...
پاسخ:
1.خب این کارتون غلطه.چون دچار دور میشید.خب من از کجا بدونم قرآن کتاب درستیه؟به فرض که بگید خدا گفته.خب من میگم خدای خودتو ثابت کن اونوقت میگی قرآن فلان چیز رو گفته.بعد من میگم دوباره میگم از کجا معلوم قرآن کتاب مورد اعتمادیه،بعد همینطور دچار دور میشید.کلا این روشتون از پایه غلطه.در همچین بحث هایی شما اول باید خدا رو ثابت کنید بعد ثابت کنید اون خدایی که ثابت کردید خدای مد نظر دین خودتونه.بعد بیاید ثابت کنید فلان کتاب سخن خداست.
2.اگه به همه نقاط فرستاده یک پیامبر از آمریکا معرفی کنید.کدوم واقعه تاریخی رو ناقص گفتم؟!
3.یک بحث علمی در قرآن رو بیان کنید (خواهشا یدونه بیان کنید که امکان جوابگویی مختصر باشه نه مثل چندتای بالا).من در کجای حرفم گفتم  عالم بود؟پیشنهاد میکنم یه بار دیگه کامنتا رو بخونید.
4.لطفا تاریخ جنگ بنی قریظه رو بخونید.کشتن 600 نفر (تعداد کشته شده ها در منابع مختلف متغیره) اسیر جنگی تسلیم شده در یک روز این حرف شما رو توجیه نمیکنه.
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۳ روح سرگردان
با اینکه یه جوون 19 سالم و هزارها سال با این افراد که میگم فاصله دارم اما نام میبرم..

ادم، محمد(ص)،ابراهیم،اسحاق،یعقوب،یوسف،شیث،یونس،شعیب،موسی،نوح،
ادریس، داوود، الیاس، عیسی مسیح، دانیال، کوروش، ایوب، زکریا، سموییل،هود، صالح،
اسماعیل، لوط،هارون، یوشع، یسع،ذا الکفل، سلیمان، یحیی، عُزیر،جرجیس، ارمیای
نبی ،شعیا،قیدار ، سام ع ، لام ع، خضر حاضر،جالوت، حیقوق ، حجی ، حزقیل ، خالد

نکته... در بین پیامبران اسامی مشابه بسیار بوده حتی نقل ااست به 4 دانیال 2 ادم و شیث... که بر حسب ارادت به اون شخص اصلی نام گذاری میشدند...
پاسخ:
یعنی بین این 124000 پیامبر 200 نام متفاوت وجود نداشت؟
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۸ روح سرگردان
1.در مورد تعدادی که گفتم بهانه نگیر... فقط پیامبران جریان ساز رو میدونستم قرار نبود اسم همه پیامبران رو بدونیم.. برخی در روستا بودند و دچار اتفاقات جریان ساز نشدند.
2. به غرب رفتم اسلام دیدم مسلمان ندیدم...به شرق آمدم مسلمان دیدم اسلام ندیدم...
3. مثل شریعتی حرف میزنم چون اون هم الگوش علی بوده...
4. شما خیلی رااحت انکار میکنید وقایع رو...
5. بدعت گزاری میدونی چیه؟؟؟؟ بدعت گزاری
6. اینجاس که میگن باید به علی و قرآن توجه کرد وقتی داعش با فتنه اسلام عثمانی و دروغین رو ترویج کرده ..که هرچند تو از داعش به عنوان یه هربه علیه من استفاده میکنی...
7. تنها گرووه کمی ایمان می آرند
8. پرچم توحید رو منجی برافراشته میکنه(انجیل برنابا) هرچند انکار میکنی این کتابو
به قول خودت مگه میشه به گذشته فکر نکرد؟
پاسخ:
1.ایراد نمیگیرم.شرط عقل اینه که همه چیو بسنجی.انگار خدای شما بقیه پیامبران رو داخل آدم حساب نیاورده. :|
3.بله علی مرد بزرگی در کشتار بود.
4.چی منظورتونه؟
5.در جنگ بنی قریظه در صدر اسلام هم بدعت گذاری شد؟
6.دوست عزیز چه حربه ای؟وقتی هر دسته آدم کشی راحت خودشو میچسبونه به اسلام و با یه آیه توجیه میکنه حتما مشکل از داخل همین دینه و هیچ وقت هم اتحادی بین شما وجود نداره.
7.ایمان عقل رو زائل میکنه
8.انجیل اصل منظورتون برناباست؟ :/ تمامی اناجیل توسط حواریون عیسی نوشته شده (گرچه در وجود خارجی عیسی بن مریم هم جای شبهه وجود داره) (کلا تمام اناجیل بعد عیسی نوشته شد) و در تمام ادیان هم اعتقاد به منجی وجود داره.همچنین معتبر بودن کتاب هم مورد تردیده.
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۲ روح سرگردان
یه سوال همینجووری... تو هم خواستی ازم بپرس...

تو میمیری.. یه روزی... اگه بعد از مرگ ببینی (ضرر نمیکنی فرض کنی) چیزایی که قرآن گفته یا چیزایی که در مورد معاد گفته شده حقیقی باشه..... کیو مقصر میشماری؟ یا به خدا چی جواب میدی؟؟ فرض کن.. حد اقل در مورد توحید...

توو هم خواسی بپرس ازم...
پاسخ:
اتفاقا قبلا بهش فکر کردم.به خدا میگم یا منو نفهم و بی فکر و خنگ میکردی که به وجودت فکر نکنم که به نبودنت ختم شه یا نشانه های وجودت رو قوی میکردی که کسی نتونه ردشون کنه.و اگه خدا واقعا خدا باشه نباید برای تحقیق و تفکر آدم رو مجازات کنه.
و اگه چیزی نبود ضررش جانب شماست که یه عمر با ترس و لرز زندگی کردید.
دوست عزیز من سوال دارم ازت:
اعتقادات تو برای بعد از مرگ چیه؟؟یعنی روح تو کجا میره؟؟
آیا زمانی به خدا اعتقاد داشتی یا نه؟؟؟
شما که قرآن رو انکار میکنی چند بار قرآن رو خوندید؟؟
کدوم قسمت قرآن رو قبول ندارید؟؟
پاسخ:
به روح اعتقادی ندارم و مرگ هم یعنی پایان همه چی.شما میتونی قبل اینکه به دنیا بیای تصور کنی کجا بودی؟ :)
بله زمانی اعتقاد داشتم.
یک بار به فارسی
نمیشه گفت 100 درصدش رو قبول ندارم،نه.اما توی هجمه ای از پهن دنبال یه دونه ذرت سالم گشتن کار معقولی نیست.
لطفا به این سوالات من هم جواب بدید=
آیا شما به فرضیه ی تناسخ اعتقاد داری؟؟
آیا به نظریه ی داروین و فرگشت اعتقاد داری؟؟
پاسخ:
نخیر اعتقادی ندارم
نظریه فرگشت به مسائل علمی مربوط میشه نه اعتقادی اما بله فرگشت رو میپذیرم.
وقتی میای میگی که توی هجمه ای از پهن دنبال یه دونه ذرت سالم گشتن کار معقولی نیست یعنی داری قسمت های زیادی از قرآن رو انکار میکنی. 4 5 تا آیه از قرآن بیار که زشت یا ضد انسانیت باشه.
پاسخ:
احزاب 61
مائده 38
توبه 28
توبه 29
نسا 89
این بخشی از این آیاته
بزار یه مثال برای جهان آخرت بزنم.
وضعیت ما مثل وضعیت جنین ها در رحم مادر هستش. مثل این میمونه که جنین بگه= من به جهان بعد از اینجا اعتقادی ندارم. هیچ کس وجودی به اسم مادر رو ندیده. فقط در اینجا زندگی میکنیم و میمیریم.ولی بعد از مرگ در جهان یا مکانی به اسم رحم تولدی دوباره در جهانی به اسم دنیا داریم و بعد از مرگ در این دنیا تولدی دیگر در جهانی به اسم آخرت داریم که ابدی هستش.
پاسخ:
دوست عزیز شما من رو با جنین اشتباه گرفتید!
دوست عزیزم فقط یه خواهش دارم ازت.
جون هرکی دوست داری هدفت از بحث کردن با ما این نباشه که فقط اسلام و خدا رو انکار کنی. هدفت رو این قرار بده که به یه نتیجه ی درست و عقلانی برسی. حرف های ما رو با چشم باز گوش بده و اگر دیدی واقعا خوبه خواهشا بپذیرش. ممنون
پاسخ:
من واقعا اگه الان هم بفهمم چیزی ک میدونم غلطه راحت تغییرش میدم چون یک بار این کار رو کردم و باز هم میتونم.اما شما چطور؟از کجا میدونی شما درست میگی؟من فکر نمیکنم تا الان حرف غیر معقولی زده باشم.آیا شما واقعا مطمئنی که حق هستی و بدون تعصب داری بحث میکنی؟
یه جورایی حق به جانب حرف میزنید که انگار واقعا میدونید حق شمایید و بقیه ناحق.اگه واقعا کسی باید حق به جانب باشه اون مسیحیته چون جمعیت مسیحی از شما بیشتره و جنایاتی هم در صدر اسلام صورت گرفته و هنوز هم داره میگیره به اسم مسیحیت نبوده.
برای یکی از بازدیدکنندگان(روح سرگردان) همین وبلاگ شما گفتید که اگر شما مردی و بعد دیدی هیچ آخرتی وجود نداشت میخوای چه کنی؟کل عمرت با ترس و لرز زندگی کردی. من فقط میخوام نظرم رو درباره این جملت بگم.خدای من دستوراتی که بهمون داده نه تنها باعث ترس و لرز نمیشه بلکه باعث بهتر شدن زندگیمون هم میشه. بعضی از دستورات خدا شامل موارد زیر هستش= انسان پاکی باشم. به پدر و مادرمون نیکی کنیم و احترام بزاریم. دنبال ناموس مردم نباشیم. کار کنیم و نان حلال در بیاریم. با فرزندان و همسرمون به خوبی رفتار کنیم. دنبال کارهای کثیفی قبیل زنا و لواط و... نباشیم. از خوردن مشروب(نابود کننده ی عقل)خودداری کنیم. این موارد به نظر شما باعث ترس و لرز در زندگی میشه؟؟؟یا استحکام زندگی؟؟
پاسخ:
با بعضی چیزهایی که گفتید مخالفم مثل لواط (شخصا همجنس خواه نیستم اما جای بحث داره) و خوردن شراب.
وقتی شما از کسی که دوسش داری و عاشقی نمیتونی یه بوسه بگیری و حتی نمیتونی بغلش کنی و یا حتی باهاش حرف بزنی که مبادا به آتش جهنم گرفتار شی اسمش ترس نیست؟آیا تعدد زوجات در اسلام هم جز همین استحکامات در زندگیه؟
این داستان از امام علی هستش. دلم نیومد برات نزارم.

ای جابر،تمام لذتها و عیشها و خوشیهای دنیا در هفت چیز است.
در حالات امیر المومنین علی علیه السلام وارد است که روزی جابربن عبدالله انصاری خدمت امام بود و آه عمیقی کشید.

امام فرمود :گوئی برای دنیا اینگونه نفس عمیق و آه طولانی کشیدی ؟جابر عرض کرد : آری بیاد روزگار و دنیا افتادم و از ته قلبم آه کشیدم . امام فرمود: ای جابر،تمام لذتها و عیشها و خوشیهای دنیا در هفت چیز است: خوردنیها و آشامیدنیها و شنیدنیها و بوئیدنیها و آمیزش جنسی و سواری و لباس .

اما لذیذترین خوردنی عسل است که آب دهان حشره ای به نام زنبور است .

گواراترین نوشیدنیها آب است که در همه جا فراوان است .

بهترین شنیدنیها غناء و ترنم است که آن هم گناه است.

لذیذترین بوئیدنیها بوی مشک است که آن خون خشک و خورد شده ازناف یک حیوان (آهو)تولید می شود .

عالیترین آمیزش،با همسران است و آن هم نزدیک شدن دو محل ادرار است .

بهترین مرکب سواری اسب است که آن هم (گاهی) کشنده است .

بهترین لباس ابریشم است که از کرم ابریشم به دست می آید . دنیائی که لذیذترین متاعش این طور باشد انسان خردمند برای آن آه عمیق نمی کشد .

جابر گوید: سوگند به خدا بعد از این موعظه دنیا در قلبم راه نیافت
پاسخ:

"جابر گوید: سوگند به خدا بعد از این ""موعظه"" دنیا در قلبم راه نیافت"
منم چند تا موعظه یادم اومد که دوس دارم بذارم.

از میان انسان و انسانیت،اولی در کوچه ها و دومی لای کتاب ها سرگردان است "ویکتور هوگو"
هیچ چیز برای آنهایی که می اندیشند مقدس نیست "شیمبورسکا"
بر حذر باش که آرامش و تأمل تو،به آرامش و تأمل سگی در مقابل دکان قصابی همانند نباشد که از ترس یارا نمیکند پیش برود و حرص پای پس رفتن او را بسته است. "نیچه"
دلم میخواهد به همه عقاید احترام بگذارم ولی احترام به بعضی عقاید توهین به شعور خودم محسوب میشود.پس در بهترین حالت تحملشان میکنم و هیچ نمیگویم "آنتونی هاپکینز"
ما به آنچه حقیقت است اعتقاد نداریم بلکه به چیزی اعتقاد داریم که دوست داریم به عنوان حقیقت درکش کنیم "جویس کرول اوتس"

۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۵۰ روح سرگردان
وقتی یکی از معجزات قرآن باعث مسلمان شدن یک تیم تحقیقاتی ژاپنی می شود

وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ
خداوند در سوره "تین"(انجیر) به این میوه قسم خورده است و دانشمندان دین‌پژوه می‌گویند، احتمالاً علت آن است که انجیر، یکی از میوه‌های همه چیز تمام است و کلکسیونی از املاح و ویتامین‌ها دارد؛لذا مورد توجه خاص قرآن قرار گرفته است. اما این سوگند، ویژگی ظریف دیگری هم در بر دارد که موجب مسلمان شدن یک تیم تحقیقاتی ژاپنی شده است. قصه از این‌جا شروع شد که یک گروه پژوهشی ژاپنی، در بین مواد خوراکی به دنبال منبع پروتئین خاصی بودند که به میزان کم، درمغز انسان و حیوانات تولید می‌شود. این پروتئین، کاهش دهنده کلسترول خون ومسئول تقویت قلب و شجاعت انسان است و بازتولیدش بعد از ۶۰ سالگی تعطیل می‌شود. ژاپنی‌ها فهمیدند این ماده فقط در انجیر و زیتون موجود است و برای تأمین آن، باید انجیر و زیتون را به نسبت یک به هفت مصرف کرد. بعد از ارائه این نتیجه یکی از قرآن پژوهان مصری نامه‌ای به این تیم تحقیقاتی می‌نویسد و اعلام می‌کند که در کتاب مقدس مسلمانان، خداوند به انجیر و زیتون در کنار هم قسم خورده. نام انجیر فقط یک بار و نام زیتون نیز هفت بار !!در قرآن آمده است.
پاسخ:
دوس عزیز از این نوشته ها در سطح اینترنت زیاده که مسلمانان خودشون رو به هر دری میرنن تا خودشون رو حق جلوه بدن.چند تا میخواین خودم واستون بنویسم.
این گفته شما رفرنسش چیه؟
در چه زمانی؟
کدوم تیم تحقیقاتی؟
در کدوم مکان تحقیقاتی؟
در باد هوا حرف زدن دلیل نمیشه.

دوست عزیز اگه منبع تمام حرفا و اعتقاداتتون مثل اینه دیگه بحثی با شما نمیمونه.
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۹ روح سرگردان
1.از تبدیل عصای موسی به مار مطلع هستی؟؟ یک اتفاق عجیب.... از دم مسیحایی عیسی(که وجودشو انکار کردی -ــ- )
2. با یک بار فارسی خواندن قرآن شروع به کوبیدنش میکنی؟؟ من چندین اعجاز علممی قرآن رو برات مثال زدم... توو یه ایرادشو بگوو ... ایراد علمی نه شرعی...!
3. من با فرضیه ی دانشمند ها مثل mgl میخاستم برات اثبات کنم اما ماشالله همه چیز و انکار میکنی!!!!!
4. من به عقیده ت توهین نککردم... اما تو مغرضانه به قرآن توهین کردی.... این کتاب جز برای هدایت نیست....
5.من ااز خدا ترسی ندارم.منشاعراانه و عاشقانه خدا رو حس میکنم.. این شما منکرین معاد هستید که ترس و سردر گمی سراسر زندگی تون روو فرا گرفته... ااز کدام خدا بترسم؟ خدایی که حتی برای شماا راه بازگشت گذاشته...
پاسخ:
1.چرا با پیشرفت تاریخ نویسی ما در طول تاریخ شاهد اتفاقی مثل تبدیل عصا به مار و یا مانندش نشدیم و در کتب تاریخی معتبر خبری از این وقایع نیست؟ (گفته ای که فقط مثل باد در هوا زده شه راهی جز انکار نداره :))  )
2.چشم ایرادش رو هم در ادامه کامنت ها ذکر میشه :))
3.اگه فرق نظریه و فرضیه رو میدونید لطفا با نظریه ثابت کنید.
4.کدوم توهین؟...شما اول ثابت کن این کتاب معتبره بعد بفرمایید برای هدایت.اگه بحث حرفای قلمبه و خوشگل زندنه بفرمایید ما هم همین راه رو پیش بگیریم.
5.شما واقعا حس رو قابل اعتماد میدونید؟شما که اینقد به ربط دادم مسائل علمی به قرآنتون علاقه دارید نمیدونید حس در علم چه جایگاهی داره؟... همون خدایی که میگه خلاف حرف و علم و دین من برو جهنم خوش باش.
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۵ روح سرگردان
1.اسلام دین مشترک همه ی پیامبران بوده ... و در ححقیقت دین خدا همان ددین اسلام بوده دین اباهیم موسی عیسی .... ددر همه ی ادوار دچار تحریف شد و تبدیل به مسیحیت و یهود و ... شده
2. شما اسم هفت جد آبادتون رو میدونید؟؟؟؟ آیا همه پادشاهان در تاریخ اسمشون هست؟؟؟
3. قرآن قطعن صاحبی داره .... آیا محمد چوپان از زوجیت گیاهان مطلع بووده؟؟ از تمایز اثر انگشتان مردم ؟؟
4. شما قطعن اصهاب کهف رو انکار میکنید.... از هبوط آدم تا خواجه حافظ شیرازی رو انکار میکنین....

5. شما اسلام عمر و عثممانن رو با علی مقاسه میکنیید...
6. علی جز در دفاع و نبرد با ظالمان کشتاری نداشته... حتی بارهها با حمله ی عمــــــر به ایران ساسانی و روم باستان ممخالفت کرد و اونو سرزنش کرد...
در مورد علی قضاوت نکنین ایشون رو کنار زدن ...
پاسخ:
1.شما از کجا میدونی کتاب شما تحریف نشده؟
2.شما انسانی معمولی رو با پیامبر خدا یکی میدونید که نامش باید در تاریخ گم و گور شه تا ادعایی بر گفته و حقانیتش نباشه؟
3.صاحب قرآن کیه؟(درباره زوجیت در آخر همین کامنت جواب شما رو میدم)
4.هبوط آدم چه زمانی اتفاق افتاد؟شما زمانش رو بگید تا من بگم انکار میکنم یا نه.و در ضمن خیلی حق به جانب حرف میزنید.شما تا حالا برای حرف هاتون دلیلی آوردید که غیر قابل رد شدن باشه؟لطفا با این حرفا ظاهرنمایی نکنید تا خودتون رو حق جلوه بدید.
5.البته در یه کتاب خونده بودم که موقع خلافت علی پیمان بست طبق روش عثمان و عمر رفتار کنه (البته شما میتونید این رو رد کنید چون الان کتابش یادم نیست)
6.با این گفته های بچه گانه شما نمیتونید کشتن 600 نفر به دست علی و زبیر،که تسلیم شده بودن رو توجیه کنید.

خب در باره زوجیت که مطرح کردی باید گفت (البته قرار بود 1 مورد ذکر بشه و با همین یک مورد پیش میریم که اگه در این مورد به جایی رسیدیم بریم سراغ بعدی) اگه منظور از زوجیت نر و ماده هست باید گفت گیاهانی مثل سیب زمینی نر و ماده نداره.و اگه منظور جفت بودنه لطفا بفرمایید جفت خورشید چیه؟
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۹ روح سرگردان
سوره ی 55 (الرحمن): آیه ی 37:

"آسمان ها روزی دوباره شکاف برمی دارند و مانند گل سرخی باز می شوند!"

سوره ی 51 (الذاریات): آیه ی 47:
"و ما آسمان ها را با قدرت خود بنا کردیم و همواره آن را وسعت می بخشیم!"

سوره ی 21 (الانبیا): آیه ی 104:

"در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم می پیچیم هماگونه که آفرینش را آغاز کردیم آنرا باز می گردانیم. این وعده ای است که بر ماست و قطعا آنرا انجام می دهیم!"

با بیان تئوری بیگ بنگ دانشمندا همیشه در صدد گسترش اون بودن
بعدن به کمک تحقیقات عده ای از دانشمندا مشخص شد که علاوه بر بیگ بنگ پدیده ای به نام بیگ کرانچ هم باید وجود داشته باشه. و همانطور که دنیا باز شده روزی به همون نقطه ی آغاز جمع می شه. (انا لله و انا الیه راجعون).خداا این موضوع رو در ابتدا به باز شدن یک غنچه ی گل رز تشبیه می کنه و بیان می کنه که با قدرت بی انتهای خودش در حال گسترش (انبساط) دنیا است!

و روزی همانطور که این دنیا را باز کرد دوباره مانند طوماری آنرا در هم خواهد پیچید. (بیگ کرانچ).
پاسخ:
دوست عزیز الان کدوم بحث رو ما پیش بگیریم؟زوجیت رو؟اثر انگشت رو؟بیگ کرانچ رو؟لطفا از این شاخه به اون شاخه نپرید و یک بحث رو مطرح کنید.
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۳۹ روح سرگردان
1. آمریکا اوون دوران ککشف نشده بود(قبل خاتم) مهاجرانی که ررفتند... مطیع پیامبری بودند....
2. ندیددن یا نشنیدن دلیل نبودن چیزی نمیشه... چه بسا طیف ها و موجوداتی که دیده نمیشنن و گستره ی صوتی که خارج از محدوده شنواایی انسان هستند( اینها نشانه ی محدود بودن جسم ماست)
3. مثلن شما پزواک ها و فریاد خفاش ها رو نمیشنوید ... اما خودشون میشنون ...
پاسخ:
1.کشف نشده بود یعنی کسی هم توش زندگی نمیکرد؟ :| من کار ندارم مهاجرا مطیع پیامبری بودن یا نه شما بفرمایید در آمریکا یعنی قبل مهاجرت مهاجران کسی زندگی نمیکرد؟و اگه زندگی میکرد برای هدایتشون خدا پیامبری از این 124000 پیامبر نفرستاد؟ :/
2.لا اقل ما میدونیم این موجودات در این جهان مادی قرار دارند و طبق قوانین ماده عمل میکنن.خدای شما چی؟

۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۹ روح سرگردان
1.برای دیدن برخی چیزها نا مریی میکروسکوپ لازم است .... برای دیدن خددا هم همینطور منته اسمش ایمانه... کسانیکه این راه را عارفانه انتخاب کردند .. خدا رو دیدنو حس کردن
2.عقل مسبب شناخت و ایمان مسبب تسلط و ثبات انسان است.. یقینا اگر تعقل میکردی ...

3. شما که به جسم معتقدید و حیوانی زندگی میکنید... بگو چرا اگر یک مجرم دچار جرمی شود و تغییر چهره دهد ... چرا پس از سالهها اووننو متهم میدونن؟؟؟

4.ذات خدا هم در بستره ی فکری ما نیست ...
5. چرا دچار دور شویم؟؟ شما ابتدا قران را به عربی و بعد به فارسی بخوان.. صاحب این کتاب پر رمز و راز کیست؟ اگر در قرآن صریح گویی میشد مثل تمامی کتاب های الهی قبلی تحریف میشد....محمد اهل کتاب و خواندن نبود... کسی که چنین چیزهایی در مورد آفرینش و کهکشان ها میگوید عالم نیست؟؟؟؟ محمد با چه کسانی سر و کار داشته..؟؟؟
6. من گفتمم فرض کن همون چیزی که قرآنگفته اتتفاق بیافته... یعننی اگه خواستی سرکشی کنی مهر خاموشی به دهانت بزنه... گفتتم کیو مقصر میشماری؟؟؟؟ ببین طبق قرآن که گفته منکران پشیمان میشوند( معلومه از آیات قرآن اطلاعی نداری!!!!!!
پاسخ:
1.در چند کامنت قبل ذکر کردم برید جایگاه حس در علم رو ببینید.اما الان خودم میگم.در دنیای امروز حس ملاک چیزی نمیشه.دیدن با چشم الان روش بحث میشه اونوقت شما خیلی مطمئن وایمیستی میگی خدا رو حس کردن؟! :|
2.عقل درصد خطای بالایی داره که اگه اینطور نبود اینهمه مغالطه و بینش های فلسفی وجود نداشت.من با علم روز پیش میرم... باز هم حق به جانب حرف میزنید و این نشان از ناپختگی شماست.شما مطمئنی درست تعقل کردی؟و تعقل کردنتون درست بوده؟باز هم تکرار میکنم ظاهرنمایی نکنید.
3.شما اول ربط این رو به بحث ذکر کنید تا من بدونم چه ربطی به بحث داره تا پاسختون رو بدم.
4.اگه در بستره فکر ما نیست پس الان چطور بر سر خدا دارید با من بحث میکنید...این حرفا برای گروه های شما خوبه نه برای یه بیخدا که دنبال دلیله.
5.شما اول افسانه های مربوط به سومر و بابل (همچنین گیلگمش) رو حتما بخونید (قبلا گفتم بخونید حتما نخونید) بعد بیاید بگید خوندم.اونوقت در این مورد باهاتون بحث میکنم.
6.خب منظور شما اینه که اعضا و جوارحم حرف بزنن دیگه؟(حتما باید لب مطلب رو ذکر کنم؟ :| ) آیا اعضا و جوارحم غیر از منن :| ؟مسلما خدا رو مقصر میدونم.
مسلما چشمم میگه خدا این مرد با من رفت کل نوشته ها رو با من خوند.دستم میگه با من کتابا رو ورق زد و موس کامپیوتر رو چرخوند :)) .پام میگه با من رفت تحقیق کرد و الی آخر.خخخخخخ

۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۴۵ روح سرگردان
http://miraclesofquran.blogfa.com/post/13/%d8%b4%d9%82-%d8%a7%d9%84%d9%82%d9%85%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%d8%af%db%8c%d8%af%da%af%d8%a7%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85-%d9%88-%d9%86%d8%a7%d8%b3%d8%a7-(-%d9%85%d8%b9%d8%ac%d8%b2%d9%87-%d9%82%d8%b1%d9%86-21-)
پاسخ:
وااااااااای پروردگارا ببین ما وقتمون رو واسه چی و بحث سر چیا گذاشتیم.
دوست عزیز واقعا اینا منابع دین و اعتقادته؟
شما وقتی در اینترنت دنبال یه مطلب قوی میگردی و به فرض خودت پیداش میکنی دیگه نمیری بگردی اون مطلب صحت داره یا نه؟
یعنی شما نمیدونید این مطلب ماه هاست که دروغ بودنش رو شده؟
دوست عزیز یعنی من این یکی دو روز که که گاهی دو سه ساعت وقت گذاشتم برای پاسخ گویی به این بحث ها به همین مطالب ضعیف و نامعتبر شما پاسخ دادم؟
این همه قیافه حق به جانب به خودتون میگیرید هنوز در مورد صحت دانسته هاتون بی اطلاعید و همینطوری میرید از اینترنت میگردید تا فقط جوابی به من داده باشید؟
دوست عزیز اگه شما با این مطالب نامعتبر تونستید یه بچه مدرسه ای رو گول بزنید طوری نیست اما من بچه مدرسه ای و یا بلانسبت کسایی که میان این نوشته رو میخونن الاغ و گوشم دراز نیستا.
گویا این یکی دو روز فقط وقتم هدر رفت.
با همین علم و دانش گران بها خوش باش دوست عزیز.
و لطفا با این اطلاعات ناقص و نامعتبر جای دیگه بحثی شروع نکنید چون باعت بیشتر خراب شدن چهره هم کیشان خودتون میشید.

موفق باشید
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۴ روح سرگردان
به روایت تصویر ...

https://www.google.com/url?sa=i&rct=j&q=&esrc=s&source=images&cd=&cad=rja&uact=8&ved=&url=http%3A%2F%2Ffacenama.com%2Flabkhandetalkheman&psig=AFQjCNFA_2FLYCiT-ODXJRmHw8QGEifZ9A&ust=1470133044769319

۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۰۲ روح سرگردان
در مورد فرقان الحق گفتی ... یه آیه درست وغیر ممغرضانه ازش بگو...

این کتاب طرحح جدیدی نبوده و از قران کمک گرفته شده برای تکذیب...
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۰۷ روح سرگردان
به دوستمون ععباسعلی گفتی چرا خدای ما جهانی رو خلق نکرده ککه توش بللا و مصیبت نباشه... باید بگمم او این جهان رو برای آزمای ما خلق رده.... و همچین جهانی که شما آرزوشو ددارید خلق کرده... جنة...

دنیا یک خواب کوتاس...
احزاب61=اگر به آیه قبل این آیه نگاه کنی میفهمی چرا این آیه رو گفت. خدا در مورد منافقان و کسانی که در دل هایشان مرض و گناه است و گفته اگر دست از کارشان بر ندارند(نه اینکه گفته باشه هرکس کافر باشه در جا باید کشته باشه بلکه اجازه ی بازگشت هم بهشون داده). منظور از به سختی کشته خواهند شد در این آیه منظور کشته شدن در جنگ یا شکست خوردن است.
سوره مائده=
وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَیْدِیَهُمَا جَزَاء بِمَا کسَبَا نَکالاً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ (سوره مبارکه مائده آیه 38)
دستهای مرد دزد و زن دزد را ببرید، کیفری بدانچه خود فراهم کردند، شکنجه‏ای از نزد خدا و خدا عزّتمند حکیم است.
پاسخ: یقینا اهل قرآن تصدیق خواهند کرد که موضوع جداسازی دست از اندام بندگان خدا به جرم سرقت با روح لطافت و رحمانیت و رافت خداوند مهربان که در سراسر قرآن کریم بوضوح آشکار و محسوس میباشد مطلقا سازگار نیست. و شاید به دلیل ملاحظة همین ناسازگاری آشکار بوده است که برخی از متفکرین اسلامی، با عنوان کردن شرایط بسیار، عملا اجرای چنین حکمی را غیر ممکن نموده‌اند.
اما در این پژوهش با نگاهی 2 باره به قرآن کریم و تامل دقیق در آیاتی که موضوع (قطع ید) در آن عنوان شده است، بوضوح در میابیم که معنای قطع ید در قرآن صرفا ایجاد بریدگی بر روی دست دزدان میباشد و نه جدا کردن دست آنها.
توجه داشته باشیم که نمونه عملی والگوی اجرا شده (قطع ید) در قرآن کریم که خداوند در واقع نحوه اجرای قطع دست دزدان را نیز در این آیه به ما می‌آموزد، نحوه قطع ید زنان مصری پس از رویت جمال زیبای یوسف (سلام الله) در آیات 31 و 50 سوره مبارکه یوسف است.
دقت فرمایید:
فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَکرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَیْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکأً وَآتَتْ کلَّ وَاحِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِکینًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَیْهِنَّ فَلَمَّا رَأَیْنَهُ أَکبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلّهِ مَا هَـذَا بَشَرًا إِنْ هَـذَا إِلاَّ مَلَک کرِیمٌ
پس هنگامی که آن زن مکرآنان را شنید پی ایشان فرستاد و برای هر یک بالشی فراهم کرد و به هرکدام از ایشان کاردی داد و گفت بر ایشان برون آی پس آنگاه که او را بدیدند بزرگش شمردند و دستهای خویش را بریدند و گفتند به خدا هرگز این بشری نباشد او بجز یک فرشته گرامی نیست.
چنانچه ملاحظه میکنیم بدون هیچگونه شک و تردید زنان مصری با دیدن آن جمال زیبا دستان خود را از بدنشان جدا نکرده‌اند، بلکه تنها دستان خود را بریده‌اند.
حال با توجه به این آیه کریمه، باید از آنانی که قطع ید سارق را به مفهوم انفصال و جداسازی کامل دست از اندام دزدان دانسته‌اند پرسید چگونه و بر اساس کدامین استدلال علمی و قرآنیست که (قطع ید) در این آیه به معنای برش دست و در آیه دیگر به معنای جدا سازی کامل دست از اندام بندگان خدا میباشد؟
بعلاوه با تامل در دیگر آیات مربوطه در قرآن کریم نیز بوضوح در میابیم که مفهوم قطع دست و پا از دیدگاه قرآن کریم چیزی بجز همان ایجاد بریدگی نیست و موضوع جدا کردن کامل دست و پا مورد نظر خداوند رحمان نبوده است.
مثلا تهدید به قطع دست و پای ساحران توسط فرعون نیز به معنای ایجاد بریدگی بوده است.
توجه فرمایید.
لأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکمْ وَأَرْجُلَکم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّکمْ أَجْمَعِینَ (سوره مبارکه اعراف ایه 24)
همانا دستها و پاهای شما را از خلاف هم میبرّم وسپس همه تان را به صلیب میکشم
چنانچه میبینیم در تهدید فرعون ابتدا سخن از قطع یکدست و پا و سپس به صلیب کشیدن آنهاست.
حال میدانیم که اولا لازمه به صلیب کشیدن افراد بند کردن هر 2 دست آنها به صلیب میباشد و دیگر اینکه چنانچه قطع به معنای جداسازی دست و پای آنها می‌بود در این صورت باید بپذیریم که فرعون میبایست جسد آنان را به صلیب میکشیده چرا که یقینا ساحران پس از جداشدن دست و پایشان می‌مردند و به صلیب کشیدن جنازه ساحران آنهم با یکدست بکلی مغایر با معنا و مفهوم به صلیب کشی است. لذا میبینیم که این آیه نیز به روشنی تاییدیست بر مطلب فوق.
و دیگر اینکه با تامل در آیه 33 سوره مبارکه مائده نیز بوضوح در میابیم منظور از قطع دست و پای کافران حربی در آوردگاه نبرد نیز بیانگر مفهومی بجز ایجاد بریدگی بر دست و پای آنان نبوده است.
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِک لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ
با تامل در این آیه کریمه نیز در میابیم مفهوم قطع ید از دیدگاه قرآن همان ایجاد بریدگیست. چرا که بدیهیست نتیجه عمل مجاهدی که در آوردگاه نبرد از چپ و راست بر دست و پای کافرین محارب شمشیر میکشد نیز چیزی به جز همان ایجاد بریدگی نخواهد بود و یقینا او بطور طبیعی در آن بحبوحه جنگ خونین و بی امان فرصت جداسازی کامل دست و پای دشمنان محارب را نخواهد داشت.
لازم به ذکر است که در این تحقیق آیاتی که صرفا موضوع (قطع ید) در آن عنوان شده است، با هدف یادگیری نحوه و چگونگی آن بررسی شده است و معنا یابی کلمه (قطع) بتنهایی هیچگونه کمکی به تبیین موضوع مورد بحث نخواهد کرد.
به این آیه توجه فرمایید:
لاَ یَزَالُ بُنْیَانُهُمُ الَّذِی بَنَوْاْ رِیبَةً فِی قُلُوبِهِمْ إِلاَّ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ (سوره مبارکه توبه آیه ۱۱۰(
آن بنایی که بنیان کردند همواره مایه شک در دلهایشان است مگر آنکه دلهایشان قطع شود) پاره پاره شود) و خدا دانای حکیم‏ است.
لذا چنانچه می‌بینیم کلمه (قطع) به تنهایی در بر دارنده مفاهیم گسترده، عمیق و گوناگونیست.
یا مثلا در بعضی آیات کریمه کلمه قطع در مقابل کلمه وصل آمده است (سوره مبارکه بقره آیه 27 و رعد 25). اما توجه داشته باشیم که بسیاری از موارد مانند قطع رحم و... پس از قطع نیز دوباره قابل وصل خواهند بود هر چند قطع در اینگونه آیات به معنای نوعی جداسازی باشد.
نکته مهم دیگر اینکه همین مقدار مجازات برای سارق هم در واقع جز تهدیدی بمنظور جلوگیری از وقوع این جرم(مگر برای سارق حرفه‌ای اصلاح نا پذیر) نیست به آیه بعدی توجه کنید
فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ولی آن کس که توبه کند پس از ستمگریش و شایستگی گزیند بپذیرد خدا توبه او را و خدا است آمرزنده مهربان
در آیه 38 میبینیم که این دستور از جانب شخص خداوند است(نَکالاً مِّنَ اللّهِ) و در آیه بعد خداوند ازاجرای این حکم (در صورت توبه و اصلاح) صرف نظر میکند(فَإِنَّ اللّهَ یَتُوبُ عَلَیْه) لذا اینکه گفته شده موضوع بخشش مربوط به روز قیامت است و حاکم شرع موظف به اجرای حکم هست نیز منتفی میباشد.
سوره توبه=واژه «قاتلوا» در آیه: «قاتِلُوا الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لا یُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا یَدینُونَ دینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ حَتَّى یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ»،به معنای کشتن نیست، بلکه به معنای جنگ و نبرد است. قرآن کریم در این آیه نمی‌گوید اهل کتاب را به مجرد اعتقادشان بکشید! بلکه در صدد بیان یک قانون در ارتباط با شهروندانی است که در محدوده حکومت اسلامی زندگی می‌کنند، اما به قوانین شهروندی پای‌بند نیستند. این‌جا است که خداوند به پیامبرش دستور می‌دهد؛ با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و روز بازپسین ایمان نمى‌‏آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‏اند، حرام نمى‏دانند، و به دین حق نمی‌پیوندند، جنگ و نبرد کنید تا تسلیم حق شوند و با دست خود جزیه بپردازند.
در حقیقت اسلام به اهل کتاب تا زمانی که قوانین و احکام اسلام را محترم شمارند و دست به تحریکات بر ضد مسلمانان نزنند و تبلیغات مخالف اسلام نکنند، اجازه مى‏‌دهد که به صورت یک اقلیت سالم مذهبى با مسلمانان زندگى مسالمت‏آمیز داشته باشند، و یکى از نشانه‌‏هاى تسلیم آنها در برابر این نوع همزیستى مسالمت‏آمیز، پرداخت «جزیه» است که یک نوع مالیات سرانه، می‌باشد.
پاسخ:
گویا شما برای این بحث ارزشی قائل نیستید و روش کپی پیست رو پیش گرفتید و به خودتون زحمت نمیدید که چند لحظه فکر کنید و یا یک مطلب رو بخونید تا براساس فهمیده های خوتون پاسخ بدید و با این کار پاسخگویی من رو راحت تر کردید که مثل خودتون کپی پیست کنم و مثل بحث با شخص قبلی ساعت ها وقت نذارم.

دوست عزیز این استدلالات آبکی و تفسیرسازی ها به درد توجیه برای خود مسلمانان میخوره نه غیر مسلمانان.

در مورد احزاب 61 پاسخ دادید.اما گویا به آیه خوب توجه نکردید.
اگر آنان که در دلهایشان مرض و ناپاکیست و هم آنان که در مدینه دل اهل ایمان را مضطرب میسازند دست نکشند ما هم تو را بر آنان برانگیزیم و مسلط گردانیم تا از آن پس جز اندک زمانی در مدینه در جوار تو زیست نتوانند کرد.(60) این مردم پلید بدکار رانده درگاه حقند باید هر جا یافت شوند آنان را گرفته و جداً به قتل برسانید(61) (ترجمه الهی قمشه ای)
شما در این آیه کشته شدن در جنگ و شکست خوردن رو فهمیدید؟
_____________________________________________________________________

امام جواد - علیه السلام ـ گاه از راه مناظره و گاه از راههاى دیگر بیمایگى فقها و قضات دربارى را روشن نموده برترى خود بر آنان را در پرتو علم امامت ثابت مى کرد و از این رهگذر اعتقاد به اصل«امامت» را در افکار عمومى تثبیت مى نمود. از آن جمله فتوایى بود که امام در مورد چگونگى قطع دست دزد صادر کرد که تفصیل آن بدین قرار است:
«زُرقان»، که با «ابن ابى دُواد»دوستى و صمیمیت داشت، مى گوید: یک روز «ابن ابى دُواد» از مجلس معتصم بازگشت، در حالى که بشدت افسرده و غمگین بود. علت را جویا شدم. گفت: امروز آرزو کردم که کاش بیست سال پیش مرده بودم! پرسیدم: چرا؟
گفت: به خاطر آنچه از ابو جعفر (امام جواد) در مجلس معتصم بر سرم آمد!
گفتم: جریان چه بود!
گفت: شخصى به سرقت اعتراف کرد و از خلیفه (معتصم) خواست که با اجراى کیفر الهى او را پاک سازد. خلیفه همه فقها را گرد آورد و «محمد بن على» (حضرت جواد) را نیز فرا خواند و از ما پرسید:
دست دزد از کجا باید قطع شود؟
من گفتم: از مچ دست.
گفت: دلیل آن چیست؟
گفتم: چون منظور از دست در آیه تیمم: «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَاَیْدِیْکُمْ»؛ (صورت و دستهایتان را مسح کنید) تا مچ دست است.
گروهى از فقها در این مطلب با من موافق بودند و مى گفتند: دست دزد باید از مچ قطع شود، ولى گروهى دیگر گفتند: لازم است از آرنج قطع شود، و چون معتصم دلیل آن را پرسید، گفتند: منظور از دست در آیهوضو: «فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَاَیْدِیَکُمْ اًّلىَ الْمَرافِقِ»؛ (صورتها و دستهایتان را تا آرنج بشویید) تا آرنج است.
آنگاه معتصم رو به محمد بن على (امام جواد) کرد و پرسید: نظر شما در این مسیله چیست؟
گفت: اینها نظر دادند، مرا معاف بدار.
معتصم اصرار کرد و قسم داد که باید نظرتان را بگویید.
محمد بن على گفت: چون قسم دادى نظرم را مى گویم. اینها در اشتباهند، زیرا فقط انگشتان دزد باید قطع شود و بقیه دست باید باقى بماند.
معتصم گفت: به چه دلیل؟
گفت: زیرا رسول خدا(ص) فرمود: سجده بر هفت عضو بدن تحقق مى پذیرد: صورت (پیشانى)، دو کف دست، دو سر زانو، و دو پا (دو انگشت بزرگ پا). بنابراین اگر دست دزد از مچ یا آرنج قطع شود، دستى براى او نمى ماند تا سجده نمازرا به جا آورد، و نیز خداى متعال مى فرماید:
«وَ اَنّ الْمَساجِدَِ للهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ احَداً»؛(سجده گاهها (هفت عضوى که سجدهبر آنها انجام مى گیرد) از آن خداست، پس، هیچ کس را همراه و همسنگ با خدامخوانید (و عبادت نکنید))و آنچه براى خداست، قطع نمى شود.
«ابن ابى دُواد» مى گوید: معتصم جواب محمد بن على را پسندید و دستور داد انگشتان دزد را قطع کردند (و ما نزد حضار، بى آبرو شدیم!) و من همانجا (از فرط شرمسارى و اندوه) آرزوى مرگ کردم!


گویا معنی و مفهوم قرآن رو تنها در تفسیرسازی های آبکی جستجو میکنید و به روایات و احادیث و غیره توجه ندارید.
پروردگار رو شکر که از سایت های معاند دین مبین اسلام و قرآن هم کپی پیست نکردم.
و از اونجایی که ما در تمام ممالک اسلامی اثری از یه بریدن کوچولو نمیبینیم و تماما چند تا انگشت تمام عیار خوشگل میذارن تو اون یکی دستت حرف شما درست از آب درنمیاد.
با روایت ذکر شده کل تفسیرسازی شما اشتباست (تفسیرسازی هم یه نقص برای کتاب شماست) و از بحث های اضافی خودداری میکنم.
در مورد شراب که شما با خوردن آن موافقید=

1.اثر شراب در مغز : الکل ( شراب ) در اثر تاثیر در سلولهای مغز آنرا از کار می اندازد و چه بسا در اثر پاره شدن رگهای نازک خونی و یا لخته شدن خونها در مغز و جلوگیری نمودن از جریان عادی خون ، سکته ( ناقص یا کامل ) ایجاد می گردد و گاهی هم موجب تشنج و صرع و ورم مغز و فشار خون در سر گردیده و تولید فلج در اعضای بدن می نماید.

2.اثر شراب در اعصاب : الکل ( شراب ) موجب تولید امراض مختلفی از قبیل بیماری رعشه ( لرزش دست و پا ) در دستها و پاها و توانائی نداشتن بر کنترل اعضاء و مور مور شدن بدن و ضعف حواس ظاهره و باطنه و دچار شدن به بیخوابی مفرط و دیدن خوابهای پریشان می گردد.

3.اثر شراب در معده : الکل ( شراب ) مخاط زبان و حس ذائقه را ضایع و بزاق دهان را کم و ترشح آنرا از نظم می اندازد و نیز مخاط معده را تحریک و ترشی آنرا کم می کند و با انعقاد عامل هضم که پیپسین نام دارد چه بسا موجبات استفراغ را که توام با مایعی به نام بلغم که اغلب با لخته های خون همراه است ، فراهم میسازد و امراض مختلف معده و روده و گشادگی زیاده از حد معده ، تورم و خراشیدگی روده ها و التهاب جهاز هاضمه ، اسهال های سخت و یبوست شدید در اثر لطمه دیدن روده بزرگ ، شخص شرابخوار را تهدید می کند.

4.اثر شراب در کبد : الکل ( شراب ) جگر را ناتوان و متورم میسازد و در اثر ضعف و خرابی کبد و صلابت آن با احساس درد و ناراحتی در طرف شکم آغاز میگردد و چه بسا ممکن است مرض مخصوصی به نام زردی در کلیه اعضای شرابخوار ، حتی در چشمش هویدا میشود.بیماری کبدچرب الکلی هم هیچ درمانی ندارد!

5.اثر شراب در گردش خون : الکل ( شراب ) چون قابل مصرف برای کارگاه تن نیست به محض ورود به معده وارد خون گردیده گلبولهای سفید خون را از بین برده و در اثر فشارهای کم تولید سکته می نماید.

6.اثر شراب در دستگاه تنفسی : از مهمترین عوارض الکل ( شراب ) در دستگاه تنفس بیماری خانمانسوز سل و تنگی نفس است زیرا که الکل همراه خون وارد ریه ها شده ، مخاط ریه را تحریک کرده آنرا متورم میسازد و این تحریک ، کلسیم بدن را از بین برده و عمل ریه را مختل و منجر به مرض سل خواهد گردید.

7.اثر شراب در کلیه ها : طبق آمار موجوده ، صدی نود امراض کلیه در اثر این ماده شوم است زیرا مشروبات الکی در هنگام دفع ، مجاری ادرار را تحریک و تولید عوارض بسیار ناراحت کننده ای از قبیل بیماری سلسلة البول و غیره می نماید.

8.اثر شراب در قلب : الکل ( شراب ) چون در خون اثر می بخشد کم کم آنرا فاسد کرده ، عمل تغذیه اعضاء مختل می گردد و مقدار زیادی پیه و چربی اطراف قلب را گرفته آنرا سنگین می نماید و حجمش را زیاد می گرداند در نتیجه ، حرکات قلب ضعیف میشود و لذا نبض معتادین به شراب غالبا آهسته یا غیر منظم است.

9.اثر شراب در قوه عاقله ( فکر و تفکر ) : مشروبات الکلی اولین عامل جنون است ، آمار دقیق تیمارستانها نشان می دهد که اغلب دیوانگان کسانی هستند که سالهای دراز عمر خود را با میخواری به سر برده اند. در کتاب بلاهای اجتماعی نقل از مجله تندرست می نویسد : در فرانسه به موجب تحقیقات اطباء دویست هزار نفر دیوانه مشروبات الکلی وجود دارد و نیز می نویسد هشتاد درصد دیوانگان و چهل درصد از بیماران آمیزشی در نتیجه استعمال شراب بوده است . و در انگلستان در اثر تحقیقات دانشمندان به ثبت رسیده که تقریبا نود درصد دیوانگان ، دیوانه مشروبات الکلی می باشند.

10.اثر شراب در نسل : در کتاب مزبور می نویسد : الکل در سلولهای نطفه اثر نامطلوبی نیز می گذارد چنانچه یکی از اطباء آلمان ثابت نموده که تاثیر سوء الکل ( شراب ) تا سه نسل به طور حتم باقی است به شرطی که این سه نسل الکلی نباشند.

نسل الکلی ( شرابخوار ) همواره رو به نقص بوده و بالاخره به کلی منقطع می گردد دکتر نالین آمریکائی می گوید از یک مرد سالم ممکن است یازده طفل به وجود بیاید در حالی که از مرد معتاد به شراب از یک تا سه طفل ( سالم ) به وجود نمی آید تازه این فرزندان هم در معرض بیماریهای مختلفی از قبیل سکته ، صرع ، عصبانیت ، جنون ، عدم رشد قوای عاقله و کم خونی و غیره بوده دائما دچار تشنجات سایر امراض روحی و ناراحت کننده می شوند.
پاسخ:
من قبول دارم ضررهایی داره اما فوایدی هم داره.شما تنها نیمه خالی لیوان رو دیدی.و مسلما مصرف زیاد هرچیزی موجب مرض میشه.
نمیدونم از کدوم سایت و یا وبلاگ کپی کردید و مقدار مصرف برای گفته هاتون چقدره و این نوشته چقدر صحت داره اما خودم بالشخصه دیدم که پزشکی شراب تجویز کرده.


تصویر به انگلیسیه.میتونید با مترجم گوگل ترجمه کنید.
۱۲ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۸ روح سرگردان
1.با شما از چه علمی صحبت کنم؟؟

2.جواب 3 کامنت رو ندادی و چسبیده به یکی....

3.پروردگار شما کیه؟؟؟ رب شما؟ ذات شما به چی برمیگرده

4.شما مادی گرایید.... پس از لحاظ شخصیتی فرقی بین شما با الاغ نیست .. خودت گفتی...
5. شما که به جسم معتقدید و حیوانی زندگی میکنید... بگو چرا اگر یک مجرم مرتکب جرمی شود و تغییر چهره دهد ... چرا پس از سالهها اووننو متهم میدونن؟؟؟
پاسخ:
پروردگاری ندارم.تنها یه تیکه کلامه.
۱۲ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۵۳ روح سرگردان
1.در افسانه های سومر و بابل هم بخشی از اطلاعات پیامبران پیشین موجود هست و افراد، سخنان پیامبران رو با برخی خرافه ها ترکیب میکردن ...وبرای مردم بازگو میکردن .. چون پیامبران از اسرار سخن میگفتند(به خاطر علم الهی).
2.تکیه کلام نیست در ذات هرموجودی پرستش هست یه روز میفهمی....
3. شما که به جسم معتقدید و حیوانی زندگی میکنید... بگو چرا اگر یک مجرم مرتکب جرمی شود و تغییر چهره دهد ... چرا پس از سالها اونو متهم میدونن؟؟؟
۱۲ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۵۹ روح سرگردان
1.شما معتقدی این جهان مادی دیواری دارد؟ یا بی انتهاست؟ اگر دیواری دارد در پس دیوار چیست؟ یا اگـــــــر بی انتهاست... ابتدا چطور بوده؟؟ و چرا به این صورت در اومده؟؟ دلیل به این شکل در آمدن هستی چه بوده ؟
۱۲ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۰۳ روح سرگردان
پاسخ بده؟

آیا کسی که با نور قهر میکنه و به غاری می ره... میتونه بگه نور نیست... چون من نمی بینم....؟؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.